دست نوشته های  k1
دست نوشته های  k1

دست نوشته های k1

هرج و مرج- قسمت ٣ - حوله صورتی

هرج و مرج
#قسمت ٣#
حوله صورتی
_ کیوان حق شناس _

همه جا تاریک بود  مثل شب قبلش  که توی رخت خواب راحت خوابیده بودم یعنی کاش که اینطور بود اما نبود کمردرد شدیدم سوزش گردنم و بی حسی پاهام اینو تصدیق میکرد سرم به اندازه وزنه ١٠٠ کیلویی سنگین شده بود صدای وز وز کر کننده ای تو گوشام میچرخید خوب دیگه اخرش بود دیگه شکست خورده بودم.
از یه صابون تموم شده شکست خورده بودم  خیلی راحت منو برد حتی نبرد بلکه کشت.
بدون اینکه از جاش تکون بخوره منو کشت.
 خیلی مسخره است؛ فردا پس فردا که جسدمو تو دستشویی پیدا میکنن روزنامه ها چی مینویسن؟
حتما مینویسن مرد جوان به علت بی احتیاطی...
یا خواب الودگی جان مرد...
یا ...  یا هرچی!!!!
 چرا اینا همش منو مقصر مینویسن ؟؟؟؟
چرا حرفی ازصابون نیست؟؟؟
بابا این نکبت منو کشته
اون قاتل منه چرا کسی حالیش نیست???
 ولی دیگه دیر شده کسی نمی تونه صدامو بشنوه اخه اصلا صدام در نمیاد که صدای وز وز داره کمتر میشه  و بجاش دارم صدای اب و میشنوم  خیلی نزدیک دیدی چی شد؟ الکی الکی مردیم تموم شد رفت.
حالا دلخوشیش به اینه که دارن میبرنم بهشت چون منطقی که فکر کنی جهنم که رودخونه نداره!!!
صدا واضح تر ونزدیکتر میشه  فکر کنم  رسیدم کسی هست کمکم کنه؟؟؟ میخوام چشمامو باز کنم نمیشه.
چند قطره از اب رودخونه رو گونه هام پاشیده میشه اما احمیتی نمیدم خجالت میکشم ،حتما ازم میپرسن چطوری مردی؟
بگم چی صابون کشتتم؟
-مسخره مشنگ صابون مگه میتونه ادم بکشه؟فوق فوقش بتونه چشم ادمو بسوزونه قطرهای ابی که به صورتم میپاشیدن بیشتر میشد حتما یه سنگی چیزی جلوی رودخونه رو گرفته که اینجوری اب و می پاشونه؟؟
یه چیزی روی سینه ام سنگینی میکنه نمی ذاره درست و حسابی نفس بکشم کلا یه چیزایی ایراد داره....
اره فکر کنم یه چیزایی ایراد داره
باید تمرکز کنم ، خودتو جمع و جور کن پسر
خوب تواین وضعیت چی میتونه کمکت کنه ؟زود باش فکرتو به کار بنداز!!
اهان یادم افتاد
"اقا   خانم   کسی صدامو میشنوه؟؟"
اصلا ولش کن من تقاضای ویدیو چک دارم  این حق منه که بدونم چه بلایی سرم اومده اخه من ازبچگی حافظه تصویری خوبی داشتم خوب برگردون ٣ دقیقه قبل اه همه چی سیاهه که!!!
خوب برو ٥ دقیقه قبل بازم که سیاهه!!
فیلمه سوخته رفته پی کارش اما یه شانس دیگه باید داشته باشم تا سه نشه...
 جهنم ضرر برو ٧ دقیقه قبل اهان اقا همینه نگه دار دارم صابون لگدمیکنم اقا به خدا همین فسقلی منو کشت ها شمام نگاه کنین
اقابخش کن اسلو موشن هااا
خوب اینجا چاه توالت و نگاه میکنم اینجا پامو ...
اینجا...
....
...
اره  اره خودشه ازاینجا به بعد و فریم به فریم بریم جلو...
خوب دقیقا همون جاییه که شوت کردم و پای چپم سر خورد ببین ببین ... 
خیلی جالبه به طورغریضی  دست راستمو میذارم لبه سنگ روشویی تا از افتادنم جلوگیری کنم 
پای راستم هم به جای اون سفید کج و معوج ، حوله صورتی روی دیوار کنار روشویی رو به هوا شوت میکنه !!!
اما پس چطوری افتادم؟؟؟
اقا یه دو تا فریم برو جلو بی زحمت؛ دستت درست همینه وقتی دارم میفتم ، نور چراغا  تو چشم میفته ، میخوام  کور نشم "خیر سرم " که دستمو ولمیکنم جولو چشمام و بگیرم و ... 
اقا یه دو تا دیگه بیا عقب اینجارو .... دستم که از لبه دستشویی ول میشه، تو مسیرش که بیاد جولو چشمام  ، میخوره به شیر اهرمی دستشویی تا ته اب و باز میکنه خوب پخشش کن بقیشو نور چراغا دستم و میبرم طرف صورتم و نور داره کمترمیشه یه چیزی هم داره میاد رو صورتم ، سیاهه ، فکر کنم حوله باشه خوب بعدش بعدش دیگه همش سیاهه  تموم شد همه فیلم همین بود  خوب زود باش منطقی نتیجه بگیر سریع
١- اولا نمردم  چون با حساب ویدیو چک تقریبا ٧ دقیقه قبل و دارم؛ ادم میخواد بره استانبول کم کمش  یه سه ساعتی پرواز داره چه برسه به بهشت
٢- اون چیز سیاهی که به طرفم میومد قطعا دمپایی ه که از پام در رفته خورده به پنکه هواکش اونو یه وری کرده که صدای وز وزش داره کرم میکنه بعد هم افتاده رو سینم
٣-؟
 چرا نمیتونم نفس بکشم؟
حوله حوله رو صورتمه؛ هم نمیذاره درست و حسابی نفس بکشم هم باعث شده همه جا تاریک باشه کافیه حوله رو از رو صورتم بردارم خیلی خوشحالم یا اگه واقعا مرده باشم چی؟؟؟؟؟
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.