دست نوشته های  k1
دست نوشته های  k1

دست نوشته های k1

یک کیف پر از دلار : #قسمت پنجم- ردیاب ماهواره ای#



در طول زندگی صحنه های زیبا کم دیده میشن برای همین باید در عرض زندگی کرد

شاید ندونین که یه 100 دلاری اندازش تقریبا 156*66*0.11 میلی متره یعنی هر بسته 100 دلاری به ارزش 000 10 دلار ابعادی به اندازه113.25 سانتی متر مکعب حجم اشغال میکنه یا میشه به مقیاس های قابل فهم یا غیر قابل فهم دیگه ای هم تبدیلش کرد اما برا ی قابل درک بودن بهتره بگم که اگه یه کیف سامسونت به اندازه های تقریبی و استاندارد ( 43*32*13 ) سانتی متر در اختیار داشته باشین و مقیاسهای حجمی رو وارد قضیه نکنین میتونین مطمئن باشین که حداقل  144 بسته 100$ در اختیار دارین

یعنی  دقیقا 000 440 1 $

یعنی دو تا فراری انزو یا یه دونه بوگاتی ویرون

یا یه ویلای  نقلی رو به ساحل تو  سواحل نیس فرانسه

یا یه نوت‌بوک‌ Luvaglio با ارزش 000 000 1$ بخری و باهاش به دوستات ایمیل بزنی

یا یه ساعت جیبی جهانی مارک پاتک فیلیپ (Patek Philippe’s Platinum World Time) تقریبا به همین قیمت بخری که بتونی بفهمی چه ساعتی باید به دوستات ایمیل بزنی

یا بدتر از اون میشه باهاش یه جارو برقی ازشرکت تولید کننده لوازم‌ خانگی    GoVacuum با طلای 24 عیار بخری به ارزش  000 000 1 $ و مطمئن باشی که با گارانتی مادام العمرش میتونی تا اخرین ثانیه های عمرت ازش استفاده کنی وبعد از جارو کردن خونه مهمون دعوت کنی

یا...

دقیقا با این همه پول باید چکار کرد؟چند تا خونه و ماشین یا قایق تفریحی میتونه آدمو سیر کنه...

 

اما حتما در طول زندگی موقعیتهای زیادی پیش میاد که صحنه های غیر قابل تحمل رو تجربه کنی

اما فکر نمی کنم هیچ کدوم به اندازه یه کیف خالی ضد حال باشن .

یه کیف خالی که به خاطرش اونقدر استرس هم کشیده باشی

چرم جیر کف کیف چشم رو نوازش میداد اما اون احساس پوچی ولم نمی کرد.قبل از اینه در کیف و ببندم دلم خواست تا خز کفش و لمس کنم

 برجستگی کف کیف به نظرم غیر طبیعی اومد

یه زائده قد نخود نزدیک محل قفلش  زیر چرمش قایم شده بود.

شکم بیشتر شد وزن کیف به نظر غیر طبیعی نمی اومد اما  اون پسره چرا باید برای یه کیف خالی از دست پلیس فرار کنه و حتی بدتر از اون برای پس گرفتنش برگرده  . راستی اصلا چطوری برگرده ؟منو چطوری پبدا میکرد  کیفشو چطور پیدا میکرد؟

فکر کنم جواب سوال زیر چرم قایم شده بود.

چراغ قرمز کوچیک چشمک زن علامت خوبی نمیتونست باشه ، همه چیزای چشمک زن خطرناکن چون ثبات ندارن هر کی هم اونارو درست کرده ثبات نداره پس قابل اطمینان نیست مخصوصا اگه تهش یه سیم و باطری وصل باشه و یه مشت فیوز و ای سی و بقیه چیزا پشتبندش ولو باشن.حتما یه بمب ساعتی توشه که با باز شدن در کیف فعال شده

یعنی قرار بود همین جا به خاطر یه کیف خالی بمیرم برم پی کارم.

بعضی وقتها باید برای ادامه زندگی به هر قیمتی شده ادامه بدی.چرم ته کیف و با تمام قدرت به سمت بالا کشیدم و سعی داشتم تا حقیقت پنهان پشت چرم رو ظاهر کنم .حالا که قرار بود بمیرم باید همه چیزو میفهمیدم این حداقل حق من بود

جاساز قشنگی بود تر و تمیز و  داخل یه ورق با ضخامت 5 سانت یونولیت و زیر یه فویل الومینیومی که می شد یه کلت کمری Remington R51 با کالیبر  9 میلی متری  و یه حلقه فیلم 8میلی متری و یه سرنگ با مایع سبز رنگ فسفری  داخلش  و یه الماس تقریبا 50 قیراطی  که درست در مرکز قرار داشت و به وضوح به چشم میخورد.

در کیف رو بستم ضربان قلبم بالای 100 تا میزد و حسابی عرق کرده بودم

بمبی در کار نبود اما تو دردسر بزرگتری افتاده بودم. چراغ چشمک زن حتما یه نوع ردیاب ماهواره ای بود که اون پسره با اطمینان بهم گفت میام و میگیرمش و بدتر از اون هیچ کدوم  از وسایل داخل کیف با هم سنخیت نداشتن و نمیتونست وسایل تفریحی یه ادم نرمال باشه ومن  فقط با دیدن اونها حکم مرگ خودمو امضاء کرده بودم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.